من هر روز از خودم میپرسم؟!!
اینها که میگویند نوشته هایم زیباست !...
اگر ..
چشمهای تو را می دیدند !
چه می گفتند !!؟؟
رنجی کشیدم از تنهایی که مپرس...
من هر روز از خودم میپرسم؟!!
اینها که میگویند نوشته هایم زیباست !...
اگر ..
چشمهای تو را می دیدند !
چه می گفتند !!؟؟
امروز بعد چند روز تونستم یه دونه پست بزارم اونم به زور
خیلی دلم گرفته بود این چند روز اصلا نتونستم بنویسم
اینجا اومدم درد دلامو بنویسم شاید اونی تنها دلیل نوشتنمه بخونه
از وقتی از پیشم رفته میترسم برم سراغ دفترم که نکنه نوشته هاشو ببینم اصلا طاقت خوندنش رو ندارم
تو این چند روز تنها چیزی که باعث شده یه لبخند شیرین یا شاید تلخ بزنم خاطرات روزای شیرینیه که پیشم بود.
این چند روز هیچ خبری ازش نداشتم فقط امیدوارم خوب باشه بعضی مواقع به خودم میگم حالش خوبه
خیلی هم خوبه تا شاید یه ذره خیالم راحت باشه.
خیلی خیلی خستم. دردامو از همه پنهون می کنم. هیچکدوم از دوستام حتی یه زنگ هم بهم نمی زنن .
اصلا نمیدونم چرا دارم اینجا درد دل می کنم آهان حواس برام نمونده شاید دلیل نوشتنم اینا رو بخونه.
دلتنگیم را زخم هجران تو مرحم است
تنهاییم را صدای تو مرحم است
بهانه ی گریستنم تنها تویی
بغض پنهان گلویم را هیچ نیست بی تو پایان
درد پنهان سینه را دستان گرم و مرحم مهر تو لازم است .
یادت باشد
دلت که شکست ، سرت را بگیری بالا
تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش...
حواست باشد ؛
دل شکسته ، گوشههایش تیز است.
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی به کین،
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود...
صبور باش و ساکت.....
مرسی عزیز دلم که نظر دادی منتظر نظرت بودم
بگذار اینجا نیز فریاد بزنم که دیوانه وار عاشقتم
گرچه هیچکس صدایم را نمیشنود اما...
شاید کمی بغضم کمتر شود...
دنبال کسی نیستم که وقتی میگم:میرم بگه نرو،
کسی رو میخوام که وقتی گفتم میرم
بگه صبر کن
منم باهات بیام، تنها نرو.
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
نوشته هایم را چه با اشتیاق میخواند
حالا! هم من هم نوشته هایم تنها شده اند
کاش بداند چه دردی میکشم وقتی
روی تک تک
صفحات دفترم
مینویسم
تنهایم!